فلک‌ کردن در مدارس قدیم



یکی از تنبیهات مدارس قدیم که پدران و مادرانمان از آن یاد می‌کنند، فلک ‌کردن بود. پسر‌ها معمولا بیشتر از دختر‌ها کتک می‌خوردند یا فلک می‌شدند.

یک معلم بازنشسته درباره دوران تدریس خود وقتی که شاگردانش را فلک می‌کرد، می‌نویسد: 

شکلک های محدثه

 در ۳۰ سال تدریسم شاید هزار شاگرد فلک کرده باشم. معمولا بخاطر نمره کسی را نمی‌زدم بجز وقت‌هایی که کسی نمره زیر ۱۰ می‌گرفت. من آدمی جدی بودم و همه شاگردانم هم این را می‌دانستند. یک روز پسر بچه‌ای را بخاطر نمره هفت، فلک کردم. او را که اسمش محمد بود به نزد خود خواندم و گفتم کفش‌ها و جوراب‌هایش را دربیاورد. از ترس لال شده بود. فلک را از گوشه کلاس آوردم و گفتم بخواب و بعد پاهایش را توی فلک گذاشتم و شروع به زدن کردم. هیچ‌وقت چهره او را از یاد نمی‌برم. به آنها می‌گفتم این عاقبت تنبلیه.

یکی از روش‌های دیگر تنبیه، زدن با ترکه خیس درخت انار بود. جمشید یکی از آن دانش‌آموزانی بود که هفته‌ای چندبار مورد عطوفت و مهربانی معلم قرار می‌گرفت!! او در حال حاضر یکی از مهندسان پیشکسوت در حوزه صنعت راه و ساختمان است.

او می‌گوید: «خیلی شیطان بودم. آنقدر که مادر و پدرم از پس من برنمی‌آمدند. همسایه‌ها هم که هیچ‌کدام چشم دیدنم را نداشتند آنقدر که سرشان بلا آورده بودم. در مدرسه هم همین‌طور. اگر از هر کتکی فرار می‌کردم ولی از دست معلم‌هایم نمی‌توانستم فرار کنم. هفته‌ای چندبار به بهانه‌های مختلف مورد عطوفت معلم با ترکه خیس درخت انار قرار می‌گرفتم. یا مرا فلک می‌کردند و آنقدر ترکه به کف پاهایم می‌زدم که تا چند روز نمی‌توانستم راه بروم یا به کف دست‌هایم می‌زدند. تازه من شاگرد زرنگ کلاس بودم اگر هم تنبل بودم و هم شیطان، نمی‌دانم چه بر سرم می‌آمد! اما حمایت پدر و مادرم از معلمم درد ماجرا را بیشتر می‌کرد؛ آنها به آقای معلم کاملا حق می‌دادند.»

یک پدر امروزی که از تربیت فرزندش عاصی شده است و مدام در حال سر وکله زدن با او برای درس خواندن است، می‌گوید: آن روزها من و سایر شاگردان آنقدر از دست معلمان کتک می‌خوردیم که بعضا شب‌ها از بدن‌درد نمی‌توانستیم بخوابیم. با تمام این موارد همین معلمان بودند که دانش‌آموزان سرکش آن روز را هدایت کردند و من به بسیاری از آنان که دیگر در میان ما نیستند، مدیونم.

وی می‌افزاید: آن زمان همین ترس‌ها و تنبیهات بود که ما را وادار به درس‌خواندن می‌کرد، ولی امروز از آنجا که فرزندان ما از معلمانشان حساب نمی‌برند لذا ما مجبوریم نقش معلم را در خانه ایفا کنیم.

تنبیهاتی مانند گذاشتن خودکار و قلم لای انگشتان دست دانش‌آموز، زدن شلنگ به کف دست و پا و حتی پس‌گردنی هم از انواع دیگر تنبیه بدنی بودند که سابقه کمتری نسبت به چوب فلک دارند.

عده‌ای از دانش‌آموزان هم که از تنبیه بدنی فرار می‌کردند، باید کنار تخته با یک پا و دو دست افراشته ساعت‌ها می‌ایستادند. حتی مجبور می‌شدند کل حیاط مدرسه را بارها وبارها کلاغ‌پر بروند.

معلم‌ها در گذشته به خیال خود برای اصلاح رفتار نامناسب دانش‌آموزان آنها را تنبیه می‌کردند.

اگرچه این تنبیهات تا حدودی جواب می‌داد و تاثیرگذار بود ولی در بسیاری موارد نیز تاثیر عکس داشت. فراموش نباید کرد که در آن زمان به غیر از معلمان جدی و سختگیر که از روش‌های مذموم و غیراخلاقی برای وادارکردن دانش‌آموزان برای درس‌خواندن استفاده می‌کردند، معلمانی نیز بودند که در کمال عطوفت و مهربانی و رفتاری منطقی دانش‌آموزان نااهل را اهل می‌کردند.

همه ما بدون شک وجود چنین معلمی را در دوران تحصیل خود تجربه کرده‌ایم و چهره مهربان و دلنشین او را برای همیشه در خاطرمان سپرده‌ایم.

تنبیهات امروزی

در مدارس ایران اگرچه امروزه دیگر تنبیه بدنی وجود ندارد، ولی انواع دیگری از تنبیه مانند جریمه‌های نوشتاری مشاهده می‌شود.

در خیلی از مدارس هم تنبیهات روحی توسط معلم‌ها صورت می‌گیرد. شیوه امروزی و مدرن تنبیه بدنی شامل تبعیض بین دانش‌آموزان، لحن گفتاری و رفتاری توهین‌آمیز به دانش‌آموز خاطی یا ضعیف درسی است که بسیار دردناک‌تر از تنبیهات جسمی است.

اثر روحی ـ روانی توهین همیشه با دانش‌آموز می‌ماند و در بزرگسالی به گره‌های کوری تبدیل می‌شود که بازکردنش به ساعت‌ها مشاوره و روانکاوی نیاز دارد.

کیارش ۱۴ ساله که در یکی از مدارس راهنمایی غیرانتفاعی پایتخت درس می‌خواند، می‌گوید: «در مدرسه ما تنبیه بدنی وجود ندارد و تا حالا هم سابقه نداشته است. والدین بشدت مراقب رفتار معلم‌ها هستند، اما وقتی معلم‌مان از دست ما شاکی می‌شود و هیچ کاری نمی‌تواند بکند ما را نادیده می‌گیرد. گویی اصلا در کلاس حضور نداریم. تا مدت‌ها وضع به همین منوال خواهد بود تا این‌که برویم و از او معذرت بخواهیم.»

در همین حال علیرضا صمدی،‌ یکی از دبیران آموزش و پرورش معتقد است: امروزه معلم‌ها اجازه تنبیه بدنی دانش‌آموزان را ندارند ولی به جای آن در مدارس دانش‌آموزسالاری برقرار است و معلم اجازه هیچ کاری را ندارد و همین حمایت‌های بی‌حساب و کتاب از دانش‌آموزان آنها را گستاخ کرده به صورتی که خیلی وقت‌ها تحت هیچ شرایطی حرف معلم برای دانش‌آموزان خریدار ندارد.

وی می‌افزاید: به همین دلیل خیلی از معلم‌ها هم دیگر کاری به درس‌خواندن یا نخواندن دانش‌آموزان ندارند، نسبت به کلاس بی‌تفاوت شده‌اند، درسشان را می‌دهند و دیگر کاری ندارند که چه کسی چه کاری انجام می‌دهد. حالا دیگر از آن‌ور بوم افتاده‌ایم. ما هیچ وقت تعادل نداشته‌ایم.

یک دانشجوی علوم تربیتی نیز در این باره می‌گوید: نظام آموزشی ما در سال‌های اخیر تغییرات زیادی کرده است. تغییر رفتار معلمان با دانش‌آموزان ازجمله این تغییرات محسوب می‌شود. در گذشته معلمان برای سوق‌دادن دانش‌آموزان به درس‌خواندن و مطالعه از تنبیه بدنی استفاده می‌کردند.

در واقع، تنبیه بدنی جزئی از نظام تعلیم و تربیت در ایران محسوب می‌شد اما بتازگی کارشناسان تربیتی به این نتیجه رسیده‌اند که تنبیه بدنی اثرات منفی روی دانش‌آموزان می‌گذارد و نمی‌تواند راهگشا باشد.

گرچه برچیده‌شدن تنبیه از مدارس در نزد برخی از عوام بخصوص افراد سنتی و قدیمی قابل قبول نیست، اما مسوولان آموزشی به این نتیجه رسیده‌اند که دیگر تنبیه بدنی نمی‌تواند اهداف نظام آموزشی را محقق کند.

امروزه ریشه تنبیه بدنی در مدارس ایران خشکانده شده است و معلمانی که اعتقاد به این نوع تنبیه دارند، باید خود را با شرایط جدید وفق داده و سازگار کنند. با این اوضاع نسل بعدی هیچ‌گاه نمی‌تواند به خاطر بیاورد که چگونه از معلمان خود کتک خورده است.


نظرات 13 + ارسال نظر
مرضیه سه‌شنبه 20 فروردین 1398 ساعت 12:43

چوب معلم گل است
هر کی نخورد خل است

غنچه سرد چهارشنبه 22 اسفند 1397 ساعت 16:08 http://rouza.blogfa.com

بهار یکشنبه 19 اسفند 1397 ساعت 12:47 http://foreverwithyou60.blogfa.com/

اپـــــــــــم
[گل]

باران پنج‌شنبه 16 اسفند 1397 ساعت 11:40 http://kaamoosh.blogfa.com/

کاش در ایران روزی به این باور برسیم که:
چوب معلم گر بود زمزمه محبتی
جمعه به مکتب آورد طفل گریز پای را [گل]

eli پنج‌شنبه 16 اسفند 1397 ساعت 10:37 http://elinaelinam.blogfa.com/

یکی دوتا نیست..یه مدرسه با تمام امکانات عالیه...ودانش اموزای خیلی باهوش و با استعداد...که افتاده دست یه عده که ابروی هرچی معلمه بردن...

Baran پنج‌شنبه 16 اسفند 1397 ساعت 09:04 http://haftaflakblue.blogsky.com/

ممنون از مطالب مفید شما.❤

با زور اجبار هیچ وقت آدم چیزی یاد نمی گیره.وای کاش آموزش طوری بود که،جمعه به مکتب می شدیم

ممنون از حضور تون و
دعوت به پست خوانی

از حضور شما ممنونم

الی چهارشنبه 15 اسفند 1397 ساعت 18:05 http://elinaelinam.blogfa.com/

مدرسه ما....خاک تو سر همشون...ایشالا بمیرن
کاش همینجوری فلکمون کنن ولی روحمونو نکشن

رزا چهارشنبه 15 اسفند 1397 ساعت 17:00 http://rouza.blogfa.com

آپم زهرا جوون

رزا چهارشنبه 15 اسفند 1397 ساعت 16:59 http://rouza.blogfa.com

با تمـام مـداد رنگـی هـای دنـیا
بـه هـر زبـانی که بـدانی یـا نـدانی !
خـالی از هـر تشبیه و استعـاره و ایهـام …
تنهـا یکــ جملـه برایـت خـواهـم نوشت :
دوستت دارم بهترین دوست دنیا

اوا چهارشنبه 15 اسفند 1397 ساعت 16:17

اخه با این وضعیت دیگه کی میتونست درس بخونه

الهه چهارشنبه 15 اسفند 1397 ساعت 16:16

بیچاره ها چقدر کتک میخوردن

ارنواز چهارشنبه 15 اسفند 1397 ساعت 15:36

درود برشما
جالب بود

ادیبی چهارشنبه 15 اسفند 1397 ساعت 13:56 http://adibi72.blogfa.com/

سلام

خواندنی و سودمند بود

مرررسی

سپاس از حضورتان

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.